crazy letters:)
crazy letters:)

crazy letters:)

8

سلام:)

جلسه امـروز رانندگی به معنای واقعی کلمه شِـت بودhttp://goli88.persiangig.com/image/Smilies/icon_surprised.gif

بهم گفته بود ساعت 11 اونجا باشم پرونده مو که بردم بالا مهر بزنم اومدم دیدم همین خانومه که منو تعلیم میده دمه در اموزشگاه درحالیکه تو ماشینه داره با دوتا از این دست فروش ها که قالیچه  میفروشن صحبت میکنه ومنم رفتم سوار شدم...یه قالیچه ماشینی بود که طرح وان یکاد داشت و اینو گذاشته بودن تو یه قاب درشت و ورقلمبیده...

منم از همه جا بیخبر سوار که شدم اون آقاهه بهش گفت تو خریدار نیستی و این حرفا ...

خانومه میگفت 100 تومن!(من تو ذهن خودم میگفتم 50 تومن هم بهش زیاده)آخه اول اون فروشنده که ترک هم بود میگفت 650!!!:))))))

ینیییی چی فرض کرده بود؟

بعد اون خانومه یواشکی بهم گفت که صد تومن خیلی خوبه!!!!این ابریشمه!!!و درواقع کلی خوشحالی دروه کردhttp://goli88.persiangig.com/image/Smilies/icon_neutral.gifهیچی  بالاخره خریدش و اومد تو میگفت خیلی مفت خریدم و این حرفا... من اصلند یه درصد هم احتمال نمیدادم این قدر ساده باشه عاخه دراین حد؟

بعد وسطای راه شک افتاد دلش که نکنه گول خوردم ؟ زنگ زد به دخترش اونم از همون جا گفت ماشینی بوده گول خوردی و اخه چه ادمی میاد ابریشمو میده این قیمت... بعد گویا دخترشون بیرون بودن  خانومه بهش گفت وایسا داریم میایم طرفت یه نیگا به قالیچه بنداز

حالا توجه کنید منم داشتم این وسط آموزش میدیدم  http://goli88.persiangig.com/image/Smilies/icon_neutral.gif رفتیم سمت دخترش و پس از اظهار نظر آن عالم  گران سنگ بالاخره  اخرش متقاعد شد گول خورده....

اصن دو ساعت کامل رو تموم رانندگی نکردم چیز به خصوصی هم نگفت ...این یه ذره ایی رو هم که بلدم بابام نشونم داد.

رانندگی امروز اصلا از خودم راضی نبودم باز کلاچ و دنده  و گاز رو باهم میگرفتمتازشم تو جاده صاف و ساده وصادق که گاز میدادم کلاچم  باهاش میفشردم

باید دوباره امشب با بابام برم تمرین

فعلا

نظرات 1 + ارسال نظر
سوداگر سه‌شنبه 12 مرداد 1395 ساعت 14:07

بابا این جلسه رو باید دوباره باهات حساب کنه ها!...عجبا...واسه خاطر یه قالی تقلبی!

نه بابا چشمم آب نمیخوره....اره بخدا بد دوره زمونه ایی شده

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.