سلام:)
دیروز از خواب که بیدار شدم حس کردم یه چشمم قناس شده:|
ینیاااا هرچی زور میزدم باز نمیشدولی آخرش خودم بازش کردم:)) ...خب به خودم گفتم احتمالا اشتباه میکنم هیچیش نیست رفتم که دست و رومو بشورم دیدم همون چشمم توش قرمزه قرمزه,عینهو این خون آشاما
مامانم میگه از بس سرت تو گوشی و لپ تاپه توجه کنید من حتا اگر سرطان جمجمه یا افتادگی هیپو تالاموس هم بگیرم مامانم از اونور میگه واسه اینه که سرت تو گوشیه
هیچی دیگه...کم محلش کردم قرمزیش کمتر شد ...امروز برم واسش پماد چشمی بخرم خوبه خوب بشه بتونم با قدرت بیشتری سرمو ببرم تو گوشی
امروز قراره با بروبچ بریم بیرون...قراره 10 دقیقه دیگه برم پاین تر تا ایدا رو ببینم ولی هنوز باشلوار گل گلی نخیِ گشاد وبلوز استین کوتاه دارم تایپ میکنم
صبحی پاشدم دیدم بویه یه چیز خاصی میاد...مثلا گوجه فرنگی....از اینجا بود که با فراست دریافتیم که مامانم باز یه برنامه دارهرفتم دیدم داره رب درست میکنه...رفتم رو سر گوجه های مادر مرده دارم قَل قَلشون رو نیگا میکنم میگه نزدیک نرو نزدیک نرو!میگم چرا خو؟:|میگه الان چندتا مو میندازی توش واسم
الان با آیدا میخوایم یه سر بریم بهزیستی شاید کسی منو خواست
سلام...چه خبر؟خوبی؟همه چیز مرتبه؟
سلام پدر جان:)

ممنونم...بله کاملا مرررسی
سلام
نگران نباش، گاهی یه مویرگ چشمی پاره می شه و توی چشم خون جمع می شه ولی خطری نداره و به مرور خونش جذب می شه...در این جور مواقع مامان چشمش رو با چای سرد شده شست و شو می ده...ولی خب به نظرم کاری هم نداشته باشه به چشمه خودش خونش جذب می شه
خب با آیدا بهت خوش بگذره...
دخترم؟من که هستم بهزیستی چیکاره اس شما رو بخواد؟
سلام:)

اتفاقا مادرمم بهم گفت که با چایی بشور ولی خداروشکر الان بهتره
مچکرم
راستی ها!!میام اونجا