crazy letters:)
crazy letters:)

crazy letters:)

40

سلام:)

بعد کلی دوری....

برگشتم.با کلی اتفاق جدید.

تویه شهر دانشجوییم با دوتا از بچه ها ( طیبه و الهه)تقریبا اکیپ شدیم گرچه خیلی تفاوت دارم باهاشون...ولی انعطاف پذیریم یه جورایی به دادم میرسه؛)

هنوزم ایدا رو صمیمی ترین رفیق میدونم....گرچه با طیبه و الهه خیلی خوش میگذرونم باهم میگیم میخندیم سلفی ها میگیریم.و البته دعوا ها میکنیم و از ته قلب دوسشون دارم ولی خب آیدا رفیق گرمابه گلستانه؛ )

طیبه و الهه برداشتن از طرف دانشگامون  رفتن شلمچه....ینیااا دهنشون سرویسه چون خیلی سخت میگذره ولی از حق نگذریم حال عرفانی خوبی به آدم میده

با یه پسره آشنا شدم به اسم"ح"که کتاب و فیلم بهم معرفی میکنه...و منم متقابلا.

این روزا مشغول خوندن کتاب سقوط از آلبرکامو ام.دوسش دارم کتابه خوبیه


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.