crazy letters:)
crazy letters:)

crazy letters:)

68

سلاام:)

مثه یه گربه خودمو جمع کردم تو تخت.. هوا تاریکه و حتی حسشو ندارم که برق رو روشن کنم...

مامان باباهم خواهرمو بردن کلاس.. واقعا دلم نمیخواد درس بخونم ... هنوز تموم نشده:))!!

چند روز پیش آیدا اومد خونمون .. حالش گرفته بود تو کل مدت... از طرفی هم هروقت برا من مهمون میاد خواهرم یه بنــد میاد میشینه زیر فک ما...به مامانم میگم دوستام میان که باهم باشیم نه اینکه خواهرم بیاد بیفته وسط ما ... شاید ما بخوایم دو کلوم باهم اختلاط (نمیدونم درست نوشتم یا نه :| ) کنیم... میگه خواهرته ...گناه داره  دلشو نشکن... خب من این وسط گناه ندارم؟:||

حالا نمرات فارما ی آیدا اینا اومده بود تو تلگرام از بین صدوخورده ایی دانشجو برا 7.6 نفر نیومده بود ... ینی استادشون جلو اسمشون رو خالی گذاشته بود... عدل اسم ایدا هم جزو اونا بود.. حالا اونم استرس میکشید و از طرفی هم قاطی کرده بود که اگه بیفته این درس رو کلاهش پس معرکه س... دیگه منم گفتم بزنیم بیرون بزور منو برده خونه خودشون !! میگم هنو بزار دو سه ساعت از اومدنت به خونه ما بگذره بعد من میام... قبول نکرد ولی خدایی من خجالت میکشیدم هرچی ام بهش میگفتم که گوشش بدهکار نبود 

خلاصه بعد از اینکه رفتیم خونشون با مامانش رفتیم سینما فیلم سدمعبر رو دیدیم ... از اون ورم رفتیم کباب زدیم بر بدن ... جای شما خالی

شبشم مامانش منو رسوند تا دم در خونه و منو حسابی مرام کش کردن... بنده خدا ها همیشه تو زحمت میفتن ... بعد منم جلو مامانش خجالت میکشم از طرفی بلد نیستم به صورت مودبانه و رسمی تعارف کنم آیدا از بس به حرفام میخنده:[

خولاصه امروزم قرار بود بریم بیرون که کنسلش کردم...این روزا فقط دارم خواب ذخیره میکنم:) اینقد خوبه:)

نظرات 2 + ارسال نظر
Pardis شنبه 30 دی 1396 ساعت 17:51

چراکامنتام نصفه میاد

واقعا؟:(
عزیزم منم هر وقت از شکلک های گوشیم استفاده میکنم نصفه میره.. شاید به خاطر اون باشه...

سوداگر سه‌شنبه 19 دی 1396 ساعت 23:03

سلام،خوبی؟
اختلاط رو درست نوشتی،البته معانی مختلفی داره اما در این جمله ای که به کار بردی معنای معاشرت کردن می ده...راستش،نمی دونم چه طوری بهت بگم چون شاید فکر کنی می خوام باهات مخالفت کنم یا حرف گنده بزنم ولی خواهراتو از خودت دور نکن،نمی گم همه جا ببرش ها،ولی اگه می خواد بیاد توی جمع دوستهات جلوگیری نکن،دلیلش رو بعدها می فهمی،می دونی،دوستان آدم هر چی هم خوب باشن یه روزی می رن،ولی خواهر و برادر آدم تا آخر عمر با آدم می مونن و هرگز هم کارهایی که در گذشته باهاشون کردیم رو فراموش نمی کنن،بهتره کاری نکنیم که تصویر بدی از ما در ذهن داشته باشن...نمی دونم تونستم سربسته منظورمو بگم؟
خب به نظرم نذار این دوستت بخنده به حرفات،ازش بخواه به جای این کار بهت دلگرمی بده چون حرف زدن مناسب جلوی بزرگترها یکی از مواردیه که باعث می شه بین دیگران خصوصا بزرگترها احترام و اعتبار پیدا کنیم و ما رو تحویل بگیرن...
خوب بخونی،این روزها می گذرن،یه سال رو که تجربه کردی،مثل همون قبلی هاس،بخون ایشالا همۀ امتحاناتت رو نمرۀ الف می گیری و با دلی خوش می ری به استقبال تعطیلات میان ترم!...موفق باشی،برای موفقیتت دعا می کنم

سلام مرسی
خب پس ...همون معاشرت هم منظورم بود
من هرگز از مخالفت کسی ناراحت نمیشم... اتفاقا انتقاد رو بیشتر دوست دارم منو در رفتارم و کارهام به چالش میکشه و باعث میشه بهتر شم.. اینو گفتم هر وقت انتقادی هست دریغ نکنین:) بله درسته حرفتون... من تا دو سه ساعت اول اتفاقا مراعات میکردم و خودمم کامل خواهرمو همراهیش میکردم وبیشتر از دوستم باهاش حرف زدم ولی بعد اینکه نمرات اومد و حال دوستم بدتر شد از نظرم نیاز پیدا کرد که تنها باشه ... حرف شماهم کاملا درسته و از این به بعد دقت بیشتری میکنم
ولی اگر یه روووزی خودم دوتا بچه داشته باشم با اختلاف سنی 16 سال گرچه به بزرگه تذکر میدام حواسش باشه ولی خب گاهی هم میزارم با دوستاش تنها باشن...
درسته .. اصلا یادشون نمیره تجدید نظر میکنم
بله قطعا همینطوره
امیدوارم... ممنووون

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.