crazy letters:)
crazy letters:)

crazy letters:)

51

سلام:)

بنده با موهایی خیس لم داده به تخت دارم از خونه خودمون تایپ میکنم:))

ما صبح برگشتیم...اونقدر خسته بودم تا که ساعت 5گرفتم خوابیدم...این روزا بدجور خوابم زیاد شده بعدشم که رفتم حموم!

جونم براتون بگه که هرچه سریع تر باید اون ترجمه رو آماده کنم و تحویل بدم...

یه کتاب هست فکر کنم اسمش اصول و فنون جراحی از بری  وکوهن هست اونم باید بگیرم.


+یه متنی یه جایی خوندم که متاسفانه کاملش یادم نیست ولی تا اونجایی که یادمه گفته بود:سالها باید بگذرد تا بفهمی کسی که منتظرش بودی فقط خودت هستی...

خیلی خوبه.

+دیشب "ح"ساعت یک و بیست دقیقه  تبریک سال نو  داده بود که کاملا رسمی بود و از این آماده ها بود که برا همه میفرستن...چون آخرش نوشته بود سال نو را به همه دوستان خوبم تبریک میگم...منم بی جواب نزاشتمش و نوشتم سال خوبی داشته باشی "ح"عزیز!

+باز خوابم میاد:(

50

سلام:)

جونم براتون بگه ما دوروزه که برگشتیم و الان خونه مادر بزرگیم

احتمالا فردا برمیگردیم خونه....

خونه کلی کار دارم . ترجمه دارم، کتاب نخونده دارم به علاوه کلی امتحان که قراره تو عید بخونم چون بعد عید فشرده میشن...

دارم 1984رو میخونم از جرج اورول ...یه رمان سیاسی هستش...جملاتش رو با گوشت و استخون درک میکنم محشره ...اگه کتابخون هستین حتما تو لیست کتاب هاتون قرارش بدین:)

معده دردم باز عود شده...سنگینی، حالت تهوع...

زیر چشمام کبود شده و سیاه! فک کنم باز حساسیت فصلی گرفتم  چون خارش هم داره ..برا اونم یه نسخه باید دکتر برم:|

کرمانشاه که برم باید مانتو بگیرم ویه شلوار جین چند وقت پیش گرفتم که اصلا پا نزدم یه خورده اونم باید تنگ کنم...