crazy letters:)
crazy letters:)

crazy letters:)

51

سلام:)

بنده با موهایی خیس لم داده به تخت دارم از خونه خودمون تایپ میکنم:))

ما صبح برگشتیم...اونقدر خسته بودم تا که ساعت 5گرفتم خوابیدم...این روزا بدجور خوابم زیاد شده بعدشم که رفتم حموم!

جونم براتون بگه که هرچه سریع تر باید اون ترجمه رو آماده کنم و تحویل بدم...

یه کتاب هست فکر کنم اسمش اصول و فنون جراحی از بری  وکوهن هست اونم باید بگیرم.


+یه متنی یه جایی خوندم که متاسفانه کاملش یادم نیست ولی تا اونجایی که یادمه گفته بود:سالها باید بگذرد تا بفهمی کسی که منتظرش بودی فقط خودت هستی...

خیلی خوبه.

+دیشب "ح"ساعت یک و بیست دقیقه  تبریک سال نو  داده بود که کاملا رسمی بود و از این آماده ها بود که برا همه میفرستن...چون آخرش نوشته بود سال نو را به همه دوستان خوبم تبریک میگم...منم بی جواب نزاشتمش و نوشتم سال خوبی داشته باشی "ح"عزیز!

+باز خوابم میاد:(

نظرات 1 + ارسال نظر
سوداگر دوشنبه 7 فروردین 1396 ساعت 12:39

من هرگز نتونستم در عید درس بخونم یا کار درسی انجام بدم،امیدوارم تو از من موفق تر باشی
+کاملا درسته و آدم چه سخت و ناجور به این نتیجه می رسه!
+به هر حال ح تبریک گفته
+ایشالا با استراحت کافی حسابی سرحال بشی

پدر منم همینطوریم
فقط میگم بخونم بخونم آخرشم هیچی به هیچی:))
+اوهوم...خیلی حرفه.
+درسته.
+ممنونم پدر جان

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.