45
سلام:)
آخ آخ....حال و هوای بهار....پنجره رو باز کنین و نفسسس بکشین هوای خنک بهاری، آواز گنجیشک ها، حس میکنم اشعه اآفتاب با یه شوق و شوری میخوره به صورتم....بعدم تا میای گرما رو حس کنی و گرمت شه یه نسیم خنک بهاری میاد :)
سه سال عیدام همراه با استرس و اضطراب بود.... نه میتونستم درس بخونم نه میتونستم تفریح کنم....با تموم وجود این عید رو میخوام حس کنم و از تک تک لحظاتش لذت ببرم.
میخوام خودمو جمع و جور کنم ...میخوام مثه دوران دبیرستان بترکونم دوران کنکور حسابی عوض شدم و کاملا یادم رفته بود کی ام ....نهایتا باعث شد اون چیزی که میخوام نشه.ولی این سری کوتاه نمیام...برام درک و تحملش خیلییی سخته که تو همین مقطع بمونم.
دلم میخواد کلاس زبان برم.اگه اونجا برم تابستونا جا میمونم اینجام که نمیشه برم....ولی تابستون سه ماهش رو اینجا کلاس میرم بعد اول مهر سال دیگه ایشالله اونور میرم .میدونم که کتابا و مقطع ها فرق داره ولی خب مجبورم....
می فهمم...انگیزه و خواسته هات کاملا برام قابل درکه...وقتی بابت یه کاری که خیلی ازمون وقت و انرژی می گیره،از انجام سایر کارهایی که دوست داریم باز می مونیم،یه انرژی جبران کننده در ما شکل می گیره که می تونه خیلی هم مفید باشه...ایشالا در سال جدید تمام برنامه هایی که داری رو به نحو احسن انجام بدی طوری که حس این سه سال کاملا جبران بشه
کاملا همینطوره
امیدوارم