crazy letters:)
crazy letters:)

crazy letters:)

57

سلام:)

چندروز پیش با آیدا رفتیم بیرون ...کتاب خریدیم , دفتر خودکار خریدیم...کافه رفتیم شبشم با مامانش رفتیم بیرون شام خوردیم...

فوق العاده بود ولی موقع برگشت با دیدن پی ام (آ) همش از دماغم دراومد....

نوشته بود بنظرت فایده ایی داره منتظرت باشم؟

بعد نوشت چه بگی چه نگی من منتظرت می مونم

منم داشتم از بغض خفه میشدم نوشتم نه نباش!

نظرات 2 + ارسال نظر
سوداگر جمعه 10 شهریور 1396 ساعت 20:23

خواهش می کنم...بله تصمیم درستی گرفتی،خیلی عاقلانه بوده...واقعا آفرین...ناراحت نباش،اون آقا هم بعدها خواهد فهمید که تصمیم تو به نفع ایشون هم بوده...

آره....ولی واقعا همون قدر که اون اذیت میشه منم اذیت میشم واقعا.... دوست ندارم واقعا اذیتش کنم در صورتی که این تصمیمات من رو اذیت کردن میدونه.
بهرحال گذشت...امیدوارم واقعا بفهمه
بازم ممنون

سوداگر پنج‌شنبه 9 شهریور 1396 ساعت 13:21

سلام...خوبی؟خوشی های یک روز رو با اتفاقی که می تونه روش تاثیر بذاره یه جا نذار...خب البته نمی شه این جور مواقع بی تفاوت بود...من زیاد متوجه نشدم فردی که در موردش حرف زدی دقیقا چه پیشینه ای داشته باهات ولی حتما آدم مهمی در زندگیت بوده که کوچکترین حرفش خوشی یک روز رو برات تغییر داده...نمی دونم،ولی گاهی بعضی انتخابها خیلی سختن ولی باید انتخابشون کرد و رفت و پشت سر رو هم نگاه نکرد،شاید اون لحظه متوجۀ حکمت انتخابی که کردیم یا حتا برامون انتخاب کردن نباشیم ولی بعدها براش دلایل محکمی پیدا می کنیم...قوی باش،اول راهی،خیلی کارها داری بکنی،فرصتها باز هم پیش می آن،لبخند بزن

سلام:)ممنونم

آره واقعا...این اقا به من علاقه داره...ولی مشکلات زیادی وجود داره از جمله اختلاف سنی 13 ساله!!
من هر چی تلاش کردم که بهش بگم نمیشه واقعا نمیتونم هم خودم اذیت میشم هم اون...اینه که برام خیلی سخته وقتی پی ام ش رو میبینم یا خبری ازش میشنوم
دقیقا تموم این چیزایی رو که نیاز داشتم تو کامنت شما خوندم!
درسته من تصمیمی گرفتم که عقلانی بود و بنظرم کار درستی کردم
ممنون از کامنت خوبتون

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.