crazy letters:)
crazy letters:)

crazy letters:)

15

سلام:)

یک عدد زهرای خسته و کوفته و له شده داره با شوما صحبت میکنه可愛いやつ のデコメ絵文字

ساعت 3-4اینا بود تازه میخواستم یکمی بخوابم بعد بابام گفت میای باما بریم کاشی انتخاب کنیم؟منم که قشنگ مست خواب بودم تو اون شرایط گفتم نه اونا دیگه کم  کم داشتن حاضر میشدن از تخت  شیرجه زدم گفتم میام ,میامhttp://goli88.persiangig.com/image/Smilies/icon_biggrin.gifپاشدم رفتیم وااای از بس هوا گرم بود این آفتابم که فداش شم  از پهنا تو حلقم بودペコちゃん リクエストありがとう(^з^)-☆Chu!! パステル のデコメ絵文字

مامان منم خدای وسواس بازیه تو چیز خریدن.ینی جونمون میرسه به لبمون تا آخرش اوکی بده منکه آخرش نفهمیدم کدومشون رو انتخاب کردنスマイル シリーズ のデコメ絵文字اصلند فکر کنم انتخاب نکردنスマイル シリーズ のデコメ絵文字

مامانم میگه واسه سرویس بهداشتیا رنگ صورتی بگیریم بعد بابام هرجا هر کاشی صورتی پیدا میکرد داد میزد میگفت بیاین بیاین صورتی پیدا کردمhttp://goli88.persiangig.com/image/Smilies/icon_biggrin.gifاونوقت ما میرفتیم میدیدیم یه صورتی بسیار خز و جوات برداشته با گلهای درشت ورقلمبیده:))))بعد مامانم میگه این چیه آخه؟:||میگه مگه نگفتی صورتی؟http://goli88.persiangig.com/image/Smilies/icon_biggrin.gif

ای قوربون این سلیقه باباها بشم من....اصن عاشق سلیقه شونم ها

ازاونوری که برگشتیم بستنی تناول کردیم,منو خواهرم قیفی گرفتیم و چون تهش نرم شده بود چیکه چیکه میریخت ومدیونید اگه فکر کنین دروپنجره صندلی ماشین. رو همه بستنیایی کردیم☆ミニ顔文字★ のデコメ絵文字


+. のデコメ絵文字

14

سلام:)

امتحان آیین نامه رانندگی رو دادم و با نمره 30/30 قبول شدم....

راستش من خیلی نخونده بودم حالا به من گفته بودن ساعت 7 اینجا (ینی اونجا:)) )باشیم منم رفتم یه خورده از کارای پرونده م مونده بود گفت باید با گروه سوم بری که میشد ساعت 11! اونقدر شلوغ بود که آدم خفه میشد:|

نشستم یه گوشه تا ساعت 11 خوندم , فقط منو یه دختر خانومه دیگه بودیم بقیه همه پسر....رفتیم سرکلاس استرس گرفته بودم این افسره هم عینهو برج زهر مار کم مونده بود با نگاهش بزنه بکشه ماروhttp://goli88.persiangig.com/image/Smilies/icon_biggrin.gif

بعد که نمره هارو خوند پسرای ردیف اول همه باهم میگفتن نچ نچ نچ!:||||گفتم الان افسره هممونو میندازه بیرون

چهارشنبه امتحان شهری دارم....هفت خان رستمیه واسه خودش:|


+رادیولوژی بین الملل رو زدم اون اول ها بعدش دیگه ملی سایر رشته ها .....این رشته هم فقط 5 نفر میخواد(چون ملی نیست )... باشد که بخت باما یار باشد:)


13

سلام:)

فردا دوباره امتحان آیین نامه دارم:|اون قبلیه مقدماتی بودش و الان علاوه بر قسمت های قبلی فنی هم شاملش میشه....

تو رانندگی پیشرفت چشم گیری داشتمhttp://goli88.persiangig.com/image/Smilies/icon_redface.gifپارک  دوبل رو برخلاف سایر نسوان که توش مشکل دارن(البته به گفته آقایون http://goli88.persiangig.com/image/Smilies/icon_mrgreen.gif)خوب انجام میدم...شک نکنین شوماخر اگه حالش خوب میبود حال میکرد واسم فقط حیف تو کماست حیف...

این روزا مشغول دیدن فیلمم.آیدا واسم زده رو فلش...قرار شد با بروبچ بریم لانتوری رو ببینیم ولی جور نمیشه ....

تلگرامم زدم حذفیدم خیلی رو مخم بودhttp://goli88.persiangig.com/image/Smilies/icon_neutral.gif


+داعشی اومده کرمانشاه!اوه مای گاد゜*ひげ*゜ のデコメ絵文字




12

سلام:)

نتیجه ها حدود ساعت 11 دیشب اومد رو سایت....همین رو بگم که گند زدم و اگه پرستاری شهرستان ها و دهات هارو هم بیارم هنر کردم....

اصن نمیدونم چی میشه...امروز  عصر زنگیدم به کلاس رانندگی گفتم برا ثبت پرونده م کی بیام گف همین الان..به بهانه کلاس رانندگی زدم بیرون چون دیگه نمیتونستم فضای خونه رو تحمل کنم .....تا یه ذره میومد که آروم شه یکی زنگ میزد دوباره مزید علت میشد ....بابا زیاد حرف نمیزنه باز شانس آوردم مشغوله و سرش به کار خونه گرمه...ولی مامان دهنمو سرویس کرده 顔文字 のデコメ絵文字شانس منم چند تا از پسر همکاراش 2هزار شدن دیگه بدتر...تازشم میگه من هرجا میرم میگن بچه هامون 4-5 هزار شدن تو خنگی مگه؟میدونی اگه بخوایم حساب کنیم همه کسایی که کنکور دادن لب مرز شدن   و دو هزارن یا 4 هزار یا 5 هزار دیگه بده بدشون 7 هزاره و جالب عسد بدانیم که همشونم موقع انتخاب رشته بد انتخاب میکنن که میرن آزادhttp://goli88.persiangig.com/image/Smilies/icon_neutral.gif ....فقط من این وسط پخمhttp://goli88.persiangig.com/image/Smilies/icon_neutral.gifمیدونی چیه رفیق مشکل من اینه که راستشو گفتم.....البته بعضیا!!خیلیام که دمشون گرم واقعا رتبه خودشون رو میگن

امروز که رفتم بیرون یکم با آیدا قدم زدیم میگفت اول پرستاری رو بزن....بعد ش رفتم کلاس رانندگی میگم من همونی ام که زنگ زدم واسه ثبت پرونده م اومدم میگه ما فقد صبحا ثبت میکنیم゜*顔、かわいい*゜ のデコメ絵文字میدونی اینا خودشونم با خودشون درگیرن بیاین اذیتشون نکنیم....

کلی پیاده روی کردم و به این فکر میکردم که بالاخره من چه رشته ایی رو اول بزنم....به سرم زد برم بیمارستان از پرسنلش سوال کنم!سوار اتوبوس شدم رفتم تو خیابونش بعد اونقدر حواسم پرت بود که زودتر پیاده شدم خیر سرم با اتوبوس رفتمااااhttp://goli88.persiangig.com/image/Smilies/icon_biggrin.gifنگهبانه گفت کجا خانوم؟:|براش توضیح دادم  رفتم تو اورژانس با یه خانوم پرستار صحبت کردم گفت از لحاظ استخدامی و حقوق خوبه....

برگشتم دوباره تصمیم گرفتم قدم بزنم همیجوری هاج واج مونده بودم دوست داشتم تموم ادما و کسایی که دارن از کنارم رد میشن رو بکشم کنار و بهشون بگم بنظرتون من چه رشته ایی برم؟همینجوری که داشتم میرفتم دیدم یه پیرزنه دم در خونه شون نشسته بود با چهره ایی بسیار نورانی داشت  با یه تسبیح خیلی بلند ذکر میکرد مثه دیوونه رفتم بهش گفتم من چه رشته ایی برم؟گوشاش سنگین بودن یه لحظه به خودم گفتم خاعاک تو سرت این خل بازیا چیه زهرا؟دوباره ازش پرسیدم گفت والا دختر من پرستاری میره خیلی هم راضی هستش...!بعد دستمو گرفت گفت کنارم بشین منم نشستم همه داشتن نگامون میکردن (چون خونه شونم تو خیابون اصلی بود جایه پر رفت و آمدی هم بودش)بعد یه خانوم تقریبا همسن مادرم اومد گفت خانوم شما استخاره میگیرید؟:))))براش توضیح دادم که داستان چیه اونم اومد نشست کنارمون:)))ااونم میگفت پرستاری خوبه بزن...خلاصه خداحافظی کردم باهاشون و برگشتم....


+زندگیم جذاب ترین فیلمیه که دارم میبینم چون تهش اصلا معلوم نیست:)



11

وای مردم از استرس